کشتی های به گل نشسته معروف جهان

فهرست مطالب
از زمانی که انسان برای نخستین بار دل به دریا زد، امواج نهفقط مسیر سفر، بلکه سرنوشت او را نیز رقم زدند. در دل تاریخ، حوادثی رخ دادهاند که یادشان همچون فانوس دریایی در ذهن بشر باقی مانده است؛ فاجعههایی که در آنها کشتیهای عظیم با تمام شکوه و قدرتشان، تسلیم خشم دریا شدند. این همان جایی است که داستان کشتی های به گل نشسته معروف جهان آغاز میشود ؛ روایتهایی از غرور، اشتباه، شجاعت و تراژدی.
در میان این داستانها، نام تایتانیک چون اسطورهای غمانگیز میدرخشد؛ کشتیای که قرار بود نماد قدرت بشر باشد، اما غرورش در برخورد با یک کوه یخ شکست. بااینحال، فاجعههای دریایی فقط در اقیانوسهای دور رخ ندادهاند. درست در سواحل جنوبی ایران، در جزیرهی آفتابی کیش، کشتی یونانی کیش سالهاست که همچون یادگاری از گذشته، بر ماسههای طلایی جا مانده و به نمادی از گذر زمان و راز دریا تبدیل شده است.اگر روزی خواستید از نزدیک شاهد یکی از زیباترین بقایای دریایی باشید، بازدید از کشتی یونانی در سفر با تور کیش میتواند شروعی برای درک واقعی مفهوم «به گل نشستن» باشد.
مفهوم «کشتی به گل نشسته»
واژهی Shipwreck یا «کشتی به گل نشسته» به حادثهای دریایی گفته میشود که در آن، یک کشتی در اثر برخورد، نقص فنی، شرایط بد جوی، خطای انسانی یا حتی حمله دشمن دچار آسیب جدی یا نابودی کامل میشود. در بسیاری از موارد، این سانحه منجر به غرق شدن کامل یا جزئی کشتی، از بین رفتن سرنشینان، خسارتهای مالی سنگین و گاه آلودگی گسترده در محیطزیست دریایی میگردد.
همچنین این واژه برای اشاره به بقایای کشتی غرقشده در اعماق دریا نیز به کار میرود؛ بقایایی که بهمرور به بخشی از میراث فرهنگی و علمی تبدیل شدهاند. بسیاری از این کشتی های به گل نشسته معروف جهان امروزه به جاذبههای مهم غواصی و پژوهشهای باستانشناسی زیرآب تبدیل شدهاند.
در ادامه، با تأثیرگذارترین کشتی های به گل نشسته معروف جهان آشنا میشویم؛ کشتیهایی که هر یک به شکلی خاص بر تاریخ دریانوردی، قوانین ایمنی و حتی سینما و ادبیات تأثیر گذاشتهاند.
کشتی های به گل نشسته که میتوانید از نزدیک ببینید :
برخی از کشتی های به گل نشسته معروف جهان فقط در عکسها یا زیر آب قابل دیدناند، اما تعدادی از آنها هنوز بر ساحل یا میان موجها پابرجا ماندهاند؛ درست همانطور که روزی سرنوشت، آنها را در میان دریا رها کرد. از کشتی یونانی کیش در دل خلیج فارس تا گاردار ایسلند در سرمای قطب شمال، این لاشههای عظیم فلزی امروز به جاذبههایی تبدیل شدهاند که مرز میان تاریخ، طبیعت و خیال را محو میکنند. در ادامه، با معروفترین کشتیهایی آشنا میشوید که هنوز میتوانید از نزدیک ببینید و لمسشان کنید؛ یادگارهایی از روزهایی که دریا فرمانروای بیچونوچرای جهان بود.
کشتی یونانی کیش (Greek Ship of Kish – 1966)
در غربیترین نقطهی جزیرهی کیش، جایی که خورشید هر غروب به آرامی در آغوش خلیج فارس فرو میرود، پیکر عظیم و زنگزدهی کشتی یونانی کیش مانند رؤیایی بر شنها جا مانده است. آهنِ سوخته در آفتاب، در برخورد با نور نارنجیِ غروب میدرخشد و دریا آرامتر از همیشه میشود — گویی جهان برای چند لحظه سکوت میکند تا صدای گذشته را بشنود.
این کشتی که در سال ۱۹۴۳ در اسکاتلند ساخته شد و سالها میان آبهای جهان سفر میکرد، در تابستان ۱۳۴۵ خورشیدی هنگام عبور از حوالی جزیرهی کیش دچار سانحه شد. مه غلیظ، خطای ناوبری یا شاید تقدیر، آن را به صخرههای ساحل کوبید. تلاشها برای نجاتش بیثمر ماند و ملوانانش رفتند، اما خود کشتی ماند — تا بدل به افسانه شود. از آن روز تاکنون، خورشید هزاران بار پشت بدنهی زنگخوردهاش غروب کرده و هزاران گردشگر، کنار آن، سکوت دریا را تماشا کردهاند.
دیدن کشتی یونانی ازکشتی های به گل نشسته معروف جهان در هنگام غروب، یکی از تجربههایی است که هر مسافر کیش باید آن را از نزدیک لمس کند. اگر قصد سفر دارید، بهترین زمان تماشای این منظره، درست پیش از غروب آفتاب است؛ جایی که رنگ آسمان، صدای موج و خاطرهی کشتی در هم میآمیزند. شاید همین تصویر جادویی، دلیل دیگری باشد برای رزرو بلیط هواپیما کیش و سفر به جزیرهای که حتی غروبهایش هم قصهای برای گفتن دارند.
کشور / محل حادثه: ایران، جزیرهی کیش، ساحل غربی
علت حادثه: برخورد با صخرهها بر اثر مه غلیظ یا خطای ناوبری
تعداد قربانیان: بدون تلفات جانی
قابل مشاهده بودن: بله، کشتی بهصورت کامل در ساحل غربی کیش قابل بازدید است
کشتی به گل نشسته پسوتا (Pesuta Shipwreck – 1928)
در شمال استان بریتیش کلمبیا، جایی میان جنگلهای بارانی و سواحل مهگرفتهی مجمعالجزایر هایدا گوای (Haida Gwaii)، بقایای کشتی چوبی پسوتا (Pesuta) هنوز روی شنهای ساحل تلل (Tlell) آرمیده است. این کشتی در اوایل قرن بیستم بهعنوان کشتی بخار ساخته شد و در دهه ۱۹۲۰ میلادی به بارج حمل الوار تبدیل گردید. در زمستان سال ۱۹۲۸، طوفانی شدید در اقیانوس آرام شمالی، آن را از مسیر خارج کرد و در ساحل پارک ملی نایکون (Naikoon) به گل نشاند.
امروزه، مسیر پیادهروی معروف Pesuta Shipwreck Trail گردشگران را در مسیری حدود ۱۰ کیلومتری از میان جنگلهای بارانی به این ساحل دورافتاده میبرد. بخش بزرگی از دماغهی کشتی، با تیرهای چوبی پوسیده و پنجرههای زنگزده، هنوز در جای خود باقی است و تصویری خیرهکننده از گذر زمان و قدرت طبیعت میسازد. بازدید از کشتی پسوتا به عنوان یکی از کشتی های به گل نشسته معروف جهان می تواند جزو محبوبترین تجربههای طبیعتگردی در شمال کانادا باشد و بهنوعی یادگاری از دوران شکوفایی کشتیهای بخار به شمار میآید.
کشور / محل حادثه: کانادا، مجمعالجزایر هایدا گوای، سواحل رود تلل
علت حادثه: طوفان زمستانی و به گل نشستن در اثر امواج شدید
تعداد قربانیان: بدون تلفات جانی
قابل مشاهده بودن: بله، از طریق مسیر ۱۰ کیلومتری Pesuta Shipwreck Trail در پارک Naikoon قابل دسترسی است
کشتی دیمیتریوس (Dimitrios – 1981)
در سواحل افسانهای پلوپونز یونان، جایی میان تپههای زیتون و آبهای آبی اژه، پیکر زنگزدهی کشتی دیمیتریوس آرام گرفته است؛ کشتیای که بیش از چهل سال است با امواج و باد همنشین شده و حالا به یکی از نمادهای تصویری یونان بدل شده است. در طلوع یا غروب، انعکاس نور بر بدنهی پوسیدهی آن چنان منظرهای میسازد که گویی صحنهای از یک فیلم عاشقانه یا رازآلود را تماشا میکنی.
این کشتی در سال ۱۹۵۰ در دانمارک ساخته شد و نام اولیهاش Klintholm بود. پس از چند دست جابهجایی مالکیت، به یونان فروخته شد و در سال ۱۹۸۰ با نام Dimitrios در بندر گیتیو (Gythio) پهلو گرفت. اما پس از مدتی، به دلایل مالی و فنی، رها شد و سرنوشتش در انتظار طوفانی بود که در زمستان ۱۹۸۱ فرا رسید. در میان باد و موج، طنابهای مهار پاره شدند و کشتی بیخدمه، چون روحی آواره، بیش از یک ماه در خلیج سرگردان ماند تا سرانجام در ساحل شنی ولتاکی (Valtaki Beach) به گل نشست — جایی که هنوز هم همانطور در سکوت مانده است.
اما قصهی دیمیتریوس فقط همین نیست. سالهاست شایعاتی دهانبهدهان میچرخد که این کشتی در واقع درگیر قاچاق تنباکو میان ایتالیا و ترکیه بوده و پس از فاش شدن ماجرا، عمداً به آتش کشیده شد تا مدرکی باقی نماند. هرچند هیچ سند قطعی وجود ندارد، این رازآلودگی همان چیزی است که کشتی را جذابتر کرده است.
امروز، دیمیتریوس با بدنهی زنگخورده و اسکلت فلزیاش در میان شنهای طلایی، به پناهگاه پرندگان دریایی و الهامبخش عکاسان تبدیل شده است. این صحنهی عجیب، ترکیبی از ویرانی و زیبایی، یادآور گذر بیرحم زمان و شکوه فراموششدهی دریاست و بیشک یکی از دیدنیترین کشتی های به گل نشسته معروف جهان به شمار میآید.
کشور / محل حادثه: یونان – ساحل Valtaki، نزدیکی شهر Gythio
علت حادثه: رها شدن در بندر و طوفان دریایی
تلفات: نداشت
وضعیت فعلی: کاملاً قابل مشاهده از ساحل، یکی از محبوبترین لوکیشنهای عکاسی در جنوب یونان
کشتی ادوارد بولن (Eduard Bohlen – 1909)
در سواحل وهمانگیز نامیبیا، جایی میان شنزارهای بیپایان و اقیانوس آرام، نوار باریکی از زمین وجود دارد که آن را ساحل اسکلتی (Skeleton Coast) مینامند — سرزمینی که بیرحمی طبیعت در آن به اوج میرسد. مه غلیظی که هر صبح از دل صحرا برمیخیزد، افق را میبلعد و دریانوردان را فریب میدهد؛ جایی که اقیانوس و بیابان باهم تبانی کردهاند تا حتی نیرومندترین کشتیها را نیز در آغوش مرگ فروبرند.
در میان دهها کشتی به گل نشستهی این منطقه، هیچکدام به اندازهی کشتی ادوارد بولن (Eduard Bohlen) نماد تنهایی و عظمت این ساحل نیست. این کشتی باری ۹۵ متری در ۵ سپتامبر ۱۹۰۹، در حالی که از اسواکوموند (Swakopmund) به سوی تیبل بی (Table Bay) در آفریقای جنوبی در حرکت بود، در مه غلیظ گرفتار شد و بهطور مرموزی در ساحل ماسهای به گل نشست. امروز، پیکر زنگزدهاش در دل بیابان دفن شده و بیش از ۳۰۰ متر با آب فاصله دارد — انگار در وسط صحرا به دنیا آمده، نه در دریا.
بادها طی سالها شنها را تا پای بدنهی کشتی رساندهاند و اکنون ادوارد بولن میان تپههای شنی آرام گرفته است. گاهی شغالها در سایهی آن پناه میگیرند و صدای وزش باد از میان تیرهای زنگزدهاش، موسیقی غمانگیزی از زمان گذشته مینوازد. اطراف آن، لاشهی کشتیهای دیگر نیز دیده میشود؛ گورستانی واقعی از خاطرات دریانوردی که روزی قلب تجارت و اکتشاف بودند. شما کدامیک از کشتی های به گل نشسته معروف جهان را بیشتر دوست دارید که ببینید؟
کشور / محل حادثه: نامیبیا – ساحل اسکلتی (Skeleton Coast)
علت حادثه: مه سنگین و برخورد با ساحل شنی
تلفات: نداشت
وضعیت فعلی: مدفون در شنهای ساحل، حدود ۳۰۰ متر دور از آب؛ قابل بازدید در تورهای بیابانگردی Skeleton Coast
اگر از تماشای چنین چشماندازهایی لذت میبرید، پیشنهاد میکنیم نگاهی هم به مقالهی بهترین شهرهای ساحلی جهان بیندازید؛ جایی که در کنار زیبایی دریا، زندگی مدرن و آرامش اقیانوس در هم آمیختهاند.
کشتی گاردار (Garðar BA 64 – 1981)
در سواحل بکر شمال غربی ایسلند، جایی که مه سرد از میان صخرهها برمیخیزد و صدای مرغان دریایی با باد درهم میآمیزد، پیکر عظیم و زنگزدهی کشتی گاردار BA 64 بر ساحل آرام گرفته است. این کشتی که زمانی شکارچی نهنگهای غولپیکر بود، امروز چون غولی خسته و خاموش، خاطرات عصر بخار و دریاهای یخزده را در خود نگه داشته است.
گاردار در سال ۱۹۱۲ در نروژ ساخته شد، همان سالی که تایتانیک به اعماق اقیانوس رفت. بدنهی فولادیاش برای شکافتن یخهای قطب جنوب طراحی شده بود و ترکیب بادبانها با موتور بخار، آن را به یکی از پیشرفتهترین کشتیهای صید نهنگ زمان خود بدل میکرد. سالها در آبهای سرد شمال، میان نروژ، گرینلند و سواحل ایسلند، در جستوجوی نهنگهای عظیمالجثه سفر میکرد — تا زمانی که قوانین جهانی شکار نهنگ، دوران او را به پایان رساند.
پس از جنگ جهانی دوم، کشتی به دست صیادان ایسلندی افتاد و بهجای نهنگ، به شکار شاهماهی پرداخت. اما در سال ۱۹۸۱، پس از دههها خدمت در دریا، دیگر توان مقابله با موجها را نداشت. آن را به ساحل درهی اسکاپادالور (Skápadalur Valley) آوردند و برای همیشه در ماسهها رها کردند.
امروز، پیکر زنگخوردهی گاردار زیر آسمان ابری ایسلند به تندیسی از تاریخ بدل شده است. گردشگران و عکاسان از سراسر جهان برای دیدن این غول فراموششده میآیند؛ جایی که باد قطبی از لابهلای تیرهای پوسیدهاش عبور میکند و صدای آن مانند نالهی نهنگی از اعماق گذشته به گوش میرسد. در میان کشتی های به گل نشسته معروف جهان، گاردار یادآور دورانی است که انسان برای تسلط بر دریا، به نبرد با طبیعت میرفت و در نهایت، در برابر او تسلیم میشد.
کشور / محل حادثه: ایسلند – درهی Skápadalur، نزدیک پاتریکسفیوردر (Patreksfjörður)
علت حادثه: از رده خارج شدن و رهاسازی عمدی در ساحل
تلفات: نداشت
وضعیت فعلی: قابل بازدید، از مشهورترین جاذبههای عکاسی و گردشگری شمال ایسلند
کشتی پسجِز (The Passages – 1931)
غروب طوفانی یکی از چهارشنبههای سال ۱۹۳۱، کشتی ماهیگیری پسجز (Passages) پس از سفری موفق در شمال ایرلند، به سوی خانه بازمیگشت. بادهایی سهمگین میوزید و تاریکی مطلق بر دریا چیره شده بود. در میان امواج خشمگین، ناخدا در مسیر بازگشت به جزیره Isle of Man کنترل کشتی را از دست داد و ناگهان صدای برخورد شدیدی سکوت شب را شکست — کشتی در ماسههای نرم ساحل جوربی (Jurby Beach) به گل نشسته بود.
در میان آشوب و باران، منورهای نجات (گلولهٔ نوری یا علامت نجات) به آسمان شلیک شد و گروه امداد از صخرههای اطراف پایین آمدند تا خدمه را نجات دهند. خوشبختانه هر ۱۳ ملوان زنده ماندند، اما بارِ ماهیهای هرینگ ناچار به دریا ریخته شد تا وزن کشتی سبک شود.
امروز، بقایای پسجز هنوز همانجا در ساحل جوربی آرام گرفته است. در زمان جزر، فرم کلی بدنهاش در میان ماسهها دیده میشود و موتور زنگزدهاش از دل شن بیرون زده است. هرچند صفحات فلزی بدنه تقریباً پوسیدهاند، اما همچنان میتوان این کشتی را نمونهای دیدنی از یک کشتی به گل نشسته روی خشکی دانست — تصویری واقعی از آنچه معمولاً در اعماق دریا پنهان میماند.
کشور / محل حادثه: بریتانیا، جزیره Isle of Man – ساحل Jurby
علت حادثه: طوفان شدید و خطای ناوبری
تعداد نجاتیافتگان: ۱۳ نفر
وضعیت فعلی: قابل مشاهده در زمان جزر، با بقایای قابل تشخیص موتور و بدنه
کشتی ریو (Rio – 2018)
در دسامبر سال ۲۰۱۸، دریای سیاه شاهد زنجیرهای از طوفانهای سهمگین بود. کشتی باری ریو (Rio) در میانهی همین آشفتگی در مسیر خود به بندر نووراسییسک (Novorossiysk) گرفتار موجهایی شد که ارتفاعشان گاهی به چندین متر میرسید. خدمه با ارسال پیام کمک، خواستار یاری شدند، اما شرایط جوی چنان وخیم بود که عملیات نجات با شکست روبهرو شد.
برای جلوگیری از واژگونی و غرق شدن، ناخدای کشتی تصمیمی جسورانه گرفت: او کشتی را به عمد بهسوی ساحل هدایت کرد و در خلیج شنی نزدیک روستای کاباردینکا (Kabardinka) آن را به گل نشاند. خوشبختانه هیچکدام از اعضای خدمه آسیب ندیدند و پس از مدتی همگی نجات یافتند.
بدنهی ریو پس از فرو رفتن در ماسهها، دیگر هرگز از جای خود تکان نخورد و همانجا ماند. امروزه این کشتی غولپیکر با رنگ زنگزده و قامت باشکوهش، در کنار ساحل ایستاده و منظرهای حیرتانگیز برای عکاسان و گردشگران ساخته است. حضور آن چنان به شهرت منطقه افزود که کاباردینکا اکنون یکی از نقاط دیدنی دریای سیاه به شمار میرود. شرکت مالک کشتی اعلام کرده در آینده ممکن است بدنه را آزاد و به دریا بازگرداند، اما فعلاً ریو از کشتی های به گل نشسته معروف جهان، مانند مجسمهای از فولاد و زمان، در میان ماسه و باد جا خوش کرده است.
کشور / محل حادثه: روسیه – ساحل کاباردینکا در دریای سیاه
علت حادثه: طوفان شدید و تصمیم خدمه برای به گل نشاندن کنترلشده کشتی
تعداد نجاتیافتگان: تمام خدمه (بدون تلفات)
وضعیت فعلی: قابل مشاهده از ساحل؛ تبدیلشده به جاذبه گردشگری
گورستان بارجهای بورچی (Cimitero dei Burci – ایتالیا)
در اواخر دههی ۱۹۷۰، زمانی که مسیرهای تجاری و حملونقل در شمال ایتالیا تغییر یافت، دهها بارج چوبی که برای جابهجایی کالا میان ونیز و ترویزو استفاده میشدند، سرنوشت عجیبی پیدا کردند. این کشتیهای باربری که با نام محلی بورچی (Burci) شناخته میشدند، دیگر کارایی نداشتند و صاحبانشان آنها را در پیچ رودخانه سیله (Sile) رها کردند. باد و باران، و جریان آرام رودخانه، بهتدریج این کشتیها را در دل گل و آب فرو برد تا به پدیدهای منحصربهفرد بدل شوند: گورستان بورچیها (Cimitero dei Burci).
امروزه بدنههای نیمهپوسیدهی این کشتیها هنوز در آب دیده میشوند؛ تکههایی از چوب و فلز که بخشی از اکوسیستم طبیعی شدهاند. گیاهان آبزی از میان تختههای پوسیده سر برمیآورند، پرندگان رودخانهای روی آنها لانه میسازند و ماهیها و دوزیستان، در سایهی بدنههای فرسوده پناه میگیرند. آنچه زمانی ابزار تجارت بود، اکنون در سکوت و زیبایی، به بخشی از حیات رودخانه بدل شده است — یادگاری آرام از عصر کشتیهای چوبی که در فهرست کشتیهای به گل نشسته معروف جهان جای ویژهای دارد.
کشور / محل حادثه: ایتالیا – رودخانه سیله، میان شهرهای ونیز و ترویزو
علت به گل نشستن: متروکه شدن کشتیهای تجاری در دهه ۱۹۷۰
وضعیت فعلی: قابل مشاهده از مسیر پیادهروی Cimitero dei Burci؛ زیستگاه طبیعی پرندگان و ماهیان
کشتی لرد لونسدیل (Lord Lonsdale – 1909)
در شهر ساحلی پونتا آرناس در جنوب شیلی، بدنهی زنگزدهی کشتی بزرگی هنوز کنار دریا دیده میشود. این کشتی انگلیسی به نام لرد لونسدیل در سال ۱۹۰۹ از بندر هامبورگ آلمان به مقصد مازاتلان مکزیک حرکت کرد. آن زمان هنوز کانال پاناما ساخته نشده بود، پس باید از مسیر طولانی و خطرناک تنگهی ماژلان عبور میکرد.
در میان راه، وقتی کشتی در بندر جزایر فالکلند توقف کرده بود، آتشسوزی شدیدی رخ داد. خدمه که نمیتوانستند آتش را خاموش کنند، تصمیم گرفتند کشتی را غرق کنند تا از انفجار جلوگیری کنند. بعدها یک شرکت بازرگانی بدنهی سوختهی کشتی را خرید تا از آن به عنوان انبار استفاده کند، اما در مسیر انتقال، کشتی در نزدیکی پونتا آرناس رها شد و همانجا برای همیشه ماند.
امروز، بقایای لرد لونسدیل به عنوان یکی از کشتی های معروف به گل نشسته جهان، هنوز در کنار ساحل دیده میشود و یکی از جاذبههای جالب منطقه است. در کنار آن تابلویی نصب شده که رویش نوشتهاند:
«کشتی انگلیسی لرد لونسدیل – یادبود دریانوردانی از سراسر جهان که از دریای ماژلان گذشتند.»
کشور / محل حادثه: شیلی – ساحل پونتا آرناس
علت حادثه: آتشسوزی و رها شدن بدنه در مسیر انتقال
تلفات: نداشت
وضعیت فعلی: قابل بازدید از ساحل؛ از جاذبههای دیدنی جنوب شیلی
اگر به کشف مکانهای شگفتانگیز و ناشناخته علاقه دارید، خواندن مقالهی عجایب کشورهای جهان میتواند شما را با شگفتیهای مشابه در گوشهوکنار دنیا آشنا کند.
گورستان کشتیها در ساحل سائو تیگو (São Tiago Beach – آنگولا)
حدود نیمساعت رانندگی به سمت شمال لوآندا، پایتخت آنگولا، به منظرهای میرسی که شبیه صحنهای از یک فیلم آخرالزمانی است؛ ساحلی خشک و بیجان که بیش از ۵۰ کشتی زنگزده در آن یا نزدیکش به گل نشستهاند. بعضی از این کشتیها آنقدر نزدیکاند که هنگام جزر میتوانی تا پای آنها در آب قدم بزنی، و بعضی دیگر در دوردست دیده میشوند؛ فقط دکل یا پل فرماندهی زنگزدهشان از آب بیرون مانده است.
این مکان بهطور رسمی ساحل سائو تیگو (São Tiago) نام دارد، اما مردم محلی آن را «قبرستان کشتیها» یا به زبان پرتغالی Cemitério de Navios مینامند. حتی بعضیها به شوخی به آن میگویند ساحل مارکس (Marx Beach)، چون یکی از بزرگترین کشتیهای رهاشده در اینجا «کارل مارکس» نام دارد.
دربارهی علت حضور این همه کشتی روایتهای مختلفی وجود دارد. بعضی میگویند پیش از ساخت بندر لوآندا، کشتیهای باربری برای تخلیهی کالاهای خود به این ساحل میآمدند، اما طوفانهای شدید باعث میشد بسیاری از آنها به گل بنشینند و دیگر هرگز به دریا بازنگردند. عدهای دیگر معتقدند این ساحل از دههی ۱۹۶۰ به عنوان محل رسمی دفن کشتیهای فرسوده انتخاب شده بود؛ جایی که کشتیهای آسیبدیده یا غیرفعال را میآوردند و در آن رها میکردند تا با گذر زمان پوسیده و فراموش شوند.
امروز، این ساحل با صدها تن فولاد زنگزده و بدنههای فروریخته، سرزمینی سات برای آرامش کشتی های به گل نشسته معروف جهان. اگرچه هنوز مقصد گردشگری مشهوری نیست، اما مسافرانی که با خودرو و راهنمای محلی خود را به اینجا میرسانند، با منظرهای روبهرو میشوند که هم زیباست و هم غمانگیز — یادبودی از کشتیهایی که روزی دریا را درنوردیدند و حالا آرام در شنهای ساحل آرمیدهاند.
کشور / محل حادثه: آنگولا – ساحل São Tiago، شمال لوآندا
علت حادثه: طوفان، فرسودگی و رها شدن کشتیها
تلفات: نداشت
وضعیت فعلی: قابل بازدید با خودرو و راهنمای محلی؛ یکی از دیدنیترین گورستانهای کشتی دنیا
کشتی ماکوتی (Macuti – 1985)
در شهر بندری بَیرا (Beira) در شرق موزامبیک، جایی میان جنگلهای نارگیل و خط ساحلی اقیانوس هند، یکی از عجیبترین مناظر آفریقا به چشم میخورد: کشتی ماکوتی، یدککشی قدیمی که درست روبهروی فانوس دریایی متروک ماکوتی، در شنهای ساحل آرمیده است.
این کشتی زمانی نماد قدرت دریایی موزامبیک بود. در دههی ۱۹۷۰ تصویرش روی تمبر رسمی کشور چاپ شد و نامش با پروژههای بندری و نجات دریایی گره خورد. اما در سال ۱۹۸۵، سرنوشتش تغییر کرد: دولت تصمیم گرفت آن را عمداً در ساحل رها کند تا به موجشکن طبیعی برای حفاظت از بندر بَیرا تبدیل شود. با گذشت زمان، دریا شنها را به اطرافش آورد و بدنهی آهنیاش را در دل ساحل دفن کرد؛ جایی میان مرز دریا و خشکی.
در هنگام جزر دریا، بازدیدکنندگان میتوانند تا نزدیکی لاشهی زنگزدهی آن قدم بزنند — تجربهای که در کمتر جایی از دنیا ممکن است. از نزدیک، میتوان سازهی عظیم فولادی کشتی را دید که هنوز رد رنگ قرمز اصلیاش زیر لایهای از زنگ و نمک باقی مانده است. فانوس دریایی ماکوتی در پسزمینه، که از سال ۱۹۰۴ بر فراز ساحل ایستاده، امروز خاموش و نیمهویران است، اما هنوز با نوارهای قرمز و سفیدش چشمانداز را خاص کرده است.
در روزهای آفتابی، ساحل ماکوتی پر از خانوادههای محلیست که در کنار کشتی پیکنیک میکنند و بچهها از روی لاشهی فلزی بالا میروند. اما در غروب یا مه صبحگاهی، فضا حال و هوایی رازآلود پیدا میکند؛ انعکاس نور بر آبهای آرام، صدای موج و سایهی عظیم کشتی بر شنهای مرطوب، منظرهای میسازد که هم غمانگیز است و هم زیبا — یادگاری از روزگاری که دریا مسیر زندگی و مرگ بود.
کشتی ماکوتی امروز به یکی از جاذبههای نمادین بَیرا بدل شده است؛ مکانی که هم عکاسان را مجذوب خود میکند، هم ماجراجویانی را که به دنبال دیدن یکی از متفاوتترین کشتی های به گل نشسته معروف جهان هستند.
کشور / محل حادثه: موزامبیک – ساحل ماکوتی، شهر بَیرا
علت حادثه: رهاسازی عمدی برای استفاده به عنوان موجشکن
تلفات: نداشت
ویژگی خاص: کشتی تنها در هنگام جزر کاملاً قابل مشاهده است و روبهروی یکی از قدیمیترین فانوسهای دریایی آفریقا (۱۹۰۴) قرار دارد
وضعیت فعلی: قابل بازدید؛ از محبوبترین جاذبههای عکاسی در مرکز موزامبیک
اگر از کشف این صحنههای خارقالعاده لذت میبرید، خواندن مقالهی عجایب هفتگانه جهان میتواند نگاهتان را به دیگر شگفتیهای ساختهی دست بشر در سراسر دنیا باز کند.
کشتی گئورگ تیلِه (Z2 Georg Thiele – ۱۹۴۰)
در دل یکی از فیوردهای آرام و شگفتانگیز نروژ، جایی میان کوههای سبز و آبهای آبی، تکهای زنگزده از فلز از دل دریا بیرون زده است. شاید از دور شبیه یک تختهسنگ باشد، اما وقتی نزدیکتر شوی، درمییابی که این همان کشتی گئورگ تیلِه است — ناوشکن آلمانیای که روزی در دل جنگ جهانی دوم میجنگید و امروز به یکی از کشتی های به گل نشسته معروف جهان تبدیل شده است.
این کشتی در سال ۱۹۳۴ ساخته شد و تنها شش سال بعد در یکی از نبردهای بزرگ نارویک گرفتار شد. نیروهای آلمانی در برابر ناوگان متفقین مقاومت میکردند، و گئورگ تیلِه در آغاز نبرد، چند کشتی دشمن را هدف قرار داد. اما باران گلولهها خیلی زود آتش درون بدنهاش افکند. کاپیتان، که چارهای نداشت، فرمان داد کشتی را به ساحل بزنند تا خدمه نجات پیدا کنند. کشتی به گل نشست، دو نیم شد و همانجا ماند — درست جایی که هنوز هم هست.
امروز وقتی به آن نقطه از فیورد میروی، بدنهی زنگخوردهی کشتی را میبینی که سر از آب بیرون آورده و در سکوتی عجیب، از گذشتهای پرهیاهو خبر میدهد. غواصان و گردشگران عاشق تاریخ، هنوز به دیدن این یادگار جنگ میروند؛ جایی که در دل طبیعت بکر نروژ، زمان ایستاده است.
کشور / محل حادثه: نروژ، فیورد نارویک
علت حادثه: آسیب در نبرد نارویک و بهگلنشاندن عمدی کشتی
تعداد قربانیان: بیشتر خدمه نجات یافتند
قابل مشاهده بودن: بخشی از بدنه از سطح آب پیداست، دسترسی محدود بهدلیل عملیات عمرانی
اثر شاخص: ناقوس کشتی در موزهی نارویک نگهداری میشود
کشتیهای به گل نشستهای که اثری از آنها باقی نمانده است
بعضی از کشتی های به گل نشسته معروف جهان دیگر نشانی از خود بر جای نگذاشتهاند؛ تنها نامشان در گزارشها، نقشهها یا خاطرات ملوانان باقی مانده است. دریا آنها را بلعیده، طوفانها شن و نمک را بر استخوانهایشان پاشیدهاند و اکنون تنها سایهای از داستانشان در ذهن تاریخ مانده است.
کشتی تایتانیک (Titanic – 1912)
شبی آرام در آوریل ۱۹۱۲، اقیانوس اطلس در سکوتی سنگین نفس میکشید و کشتیای با شکوه افسانهای، با چراغهایی که تا افق میدرخشیدند، به سوی نیویورک در حرکت بود. تایتانیک، غرور قرن بیستم، قرار بود نماد پیروزی انسان بر طبیعت باشد — اما در همان نخستین سفر، تقدیر مسیر دیگری نوشت. برخورد ناگهانی با کوه یخی در نیمهشب، لرزشی خفه در بدنه ایجاد کرد؛ لرزشی که آغاز پایان بود.
در کمتر از سه ساعت، کشتیای که «غرقنشدنی» لقب گرفته بود، به آرامی در دل تاریکی فرو رفت و بیش از ۱۵۰۰ نفر را با خود به عمق اقیانوس برد. برخی تا لحظهی آخر موسیقی نواختند، برخی دعا کردند، و برخی در سکوت به نورهایی نگاه کردند که یکییکی خاموش میشدند. فاجعهی تایتانیک نهفقط یک حادثه، بلکه درسی برای بشریت بود؛ یادآور اینکه در برابر عظمت دریا، حتی پیشرفتهترین ساختههای انسان نیز ناتواناند.
امروز، بقایای تایتانیک در عمق حدود چهار کیلومتری آب، در سکوت و تاریکی اقیانوس اطلس شمالی آرمیدهاند. برخی شرکتهای پژوهشی توانستهاند با زیردریاییهای ویژه از آن بازدید کنند، اما این مکان برای عموم قابل مشاهده نیست. بااینحال، تصاویر سهبعدی و مستندهای فراوانی از این کشتی منتشر شدهاند تا یادش برای همیشه در ذهن انسان باقی بماند — یادبودی از غرور و آسیبپذیری انسان در فهرست کشتی های به گل نشسته معروف جهان.
کشور / محل حادثه: اقیانوس اطلس شمالی، در مسیر بریتانیا به ایالات متحده
علت حادثه: برخورد با کوه یخ
تعداد قربانیان: بیش از ۱٬۵۰۰ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایا در عمق حدود ۴٬۰۰۰ متری قرار دارند؛ بازدید تنها با تجهیزات ویژه پژوهشی ممکن است
اثر شاخص: فیلم Titanic (به کارگردانی جیمز کامرون، ۱۹۹۷)
کشتی اچاماس برکِنهد (HMS Birkenhead – 1852)
در سحرگاه بیستوششم فوریه ۱۸۵۲، کشتی نظامی بریتانیایی برکنهد در آبهای خروشان سواحل آفریقای جنوبی در حرکت بود. کشتی، مملو از سربازانی بود که به سوی کیپتاون اعزام میشدند، همراه با خانوادههایشان. در دل تاریکی، وقتی مه غلیظ اطراف را پوشانده بود، ناگهان صدای شکافتن فلز از دل سنگ برخاست — برکنهد با صخرههای زیرآب در نزدیکی گانزبی برخورد کرده بود. آب به سرعت به داخل نفوذ کرد و سرنوشت تلخ کشتی رقم خورد.
در آن لحظات بحرانی، هیچ نشانی از وحشت کورکورانه نبود. فرمانده دستور داد ابتدا زنان و کودکان را سوار قایقهای نجات کنند و سربازان، با انضباطی مثالزدنی، بیحرکت در صف ایستادند تا نوبتشان نرسد — هرچند که میدانستند نخواهد رسید. وقتی کشتی فرو رفت، صدها مرد در آب سرد غرق شدند، اما رفتارشان آنچنان شجاعانه بود که بعدها به “قانون برکنهد” مشهور شد: نجات زنان و کودکان پیش از مردان.
از بیش از ۶۰۰ نفر سرنشین، تنها حدود ۱۹۰ نفر نجات یافتند. فاجعهی برکنهد نه فقط در تاریخ دریانوردی، بلکه در وجدان بشری ماندگار شد. امروز بقایای کشتی در نزدیکی گانزبی، در زیر آبهای کمعمق، به آرامی در میان شنها آرمیده و هنوز هم غواصان محلی برای ادای احترام به آن نزدیک میشوند. این کشتی نماد شرافت و فداکاری در میان کشتی های به گل نشسته معروف جهان است.
کشور / محل حادثه: آفریقای جنوبی، نزدیکی گانزبی
علت حادثه: برخورد با صخرهها
تعداد قربانیان: بیش از ۴۰۰ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایا در زیر آبهای کمعمق سواحل گانزبی قابل غواصی است؛ محل بهعنوان اثر تاریخی محافظت میشود
کشتی اساس والنسیا (SS Valencia – 1906)
زمستان ۱۹۰۶، دریای طوفانیِ غرب کانادا به رنگ سرب درآمده بود. باران سیلآسا، بادهای سهمگین و موجهایی که دیوانهوار بر ساحل میکوبیدند، نشانی از فاجعهای نزدیک داشتند. کشتی مسافربری والنسیا، در مسیر خود از سانفرانسیسکو به سیاتل، در دل همین طوفان گرفتار شد. در نیمهشب ۲۲ ژانویه، زمانی که دید افقی تقریباً صفر بود، بدنهی کشتی با صخرههای زیرسطحی برخورد کرد و شکافته شد.
در میان تاریکی و امواج خشمگین، تلاش خدمه برای نجات بیثمر بود. قایقهای نجات یکییکی واژگون شدند، و موجها هر تلاشی را در خود بلعیدند. از ۱۷۳ سرنشین، تنها ۳۷ نفر زنده ماندند. روایتها میگویند زنان و کودکان تا آخرین لحظه روی عرشه ایستاده بودند و دعا میکردند، در حالی که کشتی آرامآرام در آب فرو میرفت.
بدنهی شکستهی والنسیا سالها بعد در میان صخرههای پوشیده از جلبک یافت شد، جایی که اکنون «ساحل کشتیهای غرقشده» نام گرفته است. این نقطهی مرموز در سواحل ونکوور هنوز هم مقصد غواصانی است که به دنبال ردّی از یکی از تراژدیهای فراموشنشدنی در میان جاهای ترسناک دنیا میگردند؛ جایی که در سکوت دریا هنوز صدای فریادهای نجات از عمق تاریخ شنیده میشود.
کشور / محل حادثه: کانادا، سواحل غربی ونکوور
علت حادثه: طوفان شدید و برخورد با صخرههای زیرآب
تعداد قربانیان: ۱۳۶ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایای کشتی در صخرههای نزدیک سواحل بریتیش کلمبیا باقی مانده و بخشی از مسیر غواصی حفاظتشده است
کشتی MV دونیا پاز (MV Doña Paz – 1987)
در میان تمام کشتی های به گل نشسته معروف جهان، فاجعهی دونیا پاز یکی از دردناکترین حوادثی است که در دوران صلح اتفاق افتاد. شب بیستم دسامبر ۱۹۸۷، در تنگهٔ تابلاس فیلیپین، دریا آرام بود و صدای موجها بهنرمی بر بدنهٔ کشتی میخورد. اما تنها چند دقیقه بعد، این آرامش به شعلهای سوزان تبدیل شد. کشتی مسافربری فیلیپینی دونیا پاز در تاریکی شب با نفتکش وِکتور برخورد کرد؛ تانکری که هزاران لیتر بنزین در خود داشت. انفجار مهیبی آسمان را روشن کرد، و در یک چشم بههمزدن هر دو کشتی در آتش فرو رفتند.
شعلهها روی سطح دریا میدویدند، مسافران وحشتزده در پی نجات خود فریاد میزدند، و خانوادههایی که حتی نامشان در فهرست مسافران ثبت نشده بود، در میان دود و حرارت ناپدید شدند. بیش از چهار هزار نفر جان باختند؛ رقمی که حتی از فاجعهٔ تایتانیک هم بیشتر بود. بازماندگان این حادثه بعدها گفتند دریا آن شب نه آبی، بلکه سرخ بود.
امروز بقایای دونیا پاز در اعماق آبهای تنگهٔ تابلاس آرمیدهاند. این منطقه برای غواصان حرفهای قابل شناسایی است، اما بهدلیل شدت سوختگی و آلودگی نفتی، بازدید عمومی از محل حادثه امکانپذیر نیست. تنها یاد آن شب، در میان مردم فیلیپین زنده مانده — شبی که دریا شعلهور شد و آرامش برای همیشه از آبهای آن منطقه رخت بربست.
کشور / محل حادثه: فیلیپین، تنگهٔ تابلاس
علت حادثه: برخورد با نفتکش و انفجار گسترده
تعداد قربانیان: بیش از ۴٬۰۰۰ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایا در عمق دریا قرار دارند؛ بازدید عمومی مجاز نیست
اثر شاخص: مستند Asia’s Titanic: The Doña Paz (ساختهٔ نشنال جئوگرافیک)
کشتی RMS لوزیتانیا (RMS Lusitania – 1915)
در میان کشتی های به گل نشسته معروف جهان، نام لوزیتانیا بیش از هر چیز با جنگ، سیاست و تراژدی گره خورده است. این کشتی باشکوه بریتانیایی، که زمانی نماد سرعت و تجمل در سفرهای اقیانوسی بود، در بحبوحهی جنگ جهانی اول قربانی دشمنی پنهان در اعماق دریا شد. روز ۷ مه ۱۹۱۵، زیردریایی آلمانی U-20 در سواحل ایرلند سایهی مرگ را بر آن افکند. تنها چند دقیقه پس از شلیک اژدر، انفجار مهیبی بدنهی کشتی را از هم شکافت و این غول باشکوه در کمتر از ۲۰ دقیقه در اقیانوس اطلس فرو رفت.
از میان حدود دو هزار سرنشین، بیش از ۱٬۱۹۰ نفر جان خود را از دست دادند. این فاجعه خشم جهانی را علیه آلمان برانگیخت و بعدها به یکی از عوامل ورود آمریکا به جنگ تبدیل شد. هنوز هم بحثها دربارهی اینکه آیا لوزیتانیا محمولهای نظامی حمل میکرد یا نه ادامه دارد — رازی که مانند خود کشتی در اعماق آبهای سرد اطلس پنهان مانده است. بقایای لوزیتانیا امروز در عمق حدود ۹۰ متری دریا، نزدیک سواحل ایرلند قرار دارد. گرچه دسترسی عمومی به آن ممکن نیست، اما برخی غواصان حرفهای با مجوز خاص توانستهاند از این آرامگاه فلزی دیدن کنند؛ جایی که زنگ زمان از صدا افتاده و خاطرهی آن روز هنوز در دل دریا زنده است.
کشور / محل حادثه: سواحل جنوبی ایرلند، اقیانوس اطلس شمالی
علت حادثه: اصابت اژدر از زیردریایی آلمانی U-20
تعداد قربانیان: ۱٬۱۹۸ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایا در عمق حدود ۹۰ متری اقیانوس قرار دارد؛ بازدید فقط با مجوز رسمی غواصی امکانپذیر است
اثر شاخص: کتاب Dead Wake: The Last Crossing of the Lusitania نوشتهٔ اریک لارسن
کشتی MS استونیا (MS Estonia – 1994)
دریای بالتیک در آن شب سرد پاییزی آرام نبود. بادها زوزه میکشیدند و کشتی استونیا که از تالین به سوی استکهلم میرفت، با موجهایی روبهرو شد که مثل دیوار بر پیکر فلزیاش میکوبیدند. بیشتر مسافران در کابینها خواب بودند؛ کسی نمیدانست تنها چند دقیقه با فاجعه فاصله دارند. ناگهان آب از قسمت جلویی وارد شد و در کمتر از یک ساعت، کشتی به پهلو چرخید و در دل دریا ناپدید شد.
۸۵۲ نفر در آن شب جان خود را از دست دادند؛ خانوادههایی که هرگز به مقصد نرسیدند. فقط ۱۳۷ نفر توانستند در سرمای مرگبار دریا زنده بمانند. امروزه بقایای MS استونیا در اعماق دریای بالتیک آرمیده و دولت استونی آن را بهعنوان «آرامگاه ملی» اعلام کرده است. غواصی در آن منطقه ممنوع است تا حرمت قربانیان حفظ شود. هیچکس دیگر آن کشتی را از نزدیک نخواهد دید، اما نامش همچنان یکی از غمانگیزترین یادگارها در میان کشتی های به گل نشسته معروف جهان باقی مانده است.
کشور / محل حادثه: دریای بالتیک، در مسیر استونی به سوئد
علت حادثه: نفوذ آب در اثر شکست بدنه در قسمت جلویی کشتی
تعداد قربانیان: ۸۵۲ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایا در عمق دریا قرار دارد و بازدید عمومی ممنوع است
اثر شاخص: مستند The Estonia Disaster (Sveriges Television)
کشتی اساس آندریا دوریا (SS Andrea Doria – 1956)
در دههی پنجاه میلادی، آندریا دوریا افتخار ایتالیا و یکی از لوکسترین کشتیهای جهان بود؛ کاخی شناور با دیوارهای مرمری، سالنهای مجلل و استخرهای درخشان در میان امواج. در تابستان ۱۹۵۶، وقتی این کشتی از جنوا به سوی نیویورک میرفت، هیچکس تصور نمیکرد این سفرِ رویایی تنها چند ساعت دیگر به فاجعه ختم میشود. در شامگاه ۲۵ ژوئیه، در میان مه غلیظ سواحل نانتاکت، آندریا دوریا با کشتی سوئدی استکهلم برخورد کرد. صدای فلزهایی که در هم میپیچیدند در مه طنین انداخت، و شکاف عظیمی در بدنه پدید آمد.
اگرچه تنها ۴۶ نفر جان باختند، اما ماجرای آندریا دوریا به یکی از پر سر و صداترین اخبار دریایی قرن تبدیل شد. رسانهها ساعتبهساعت عملیات نجات را دنبال میکردند و تصاویر قهرمانانهی خدمه و مسافران، در سراسر دنیا منتشر شد. بعدها این حادثه به نمادی از پایان «عصر طلایی سفرهای اقیانوسی» بدل شد، زمانی که هواپیماها به تدریج جای کشتیهای مجلل را گرفتند.
امروز، بقایای آندریا دوریا به عنوان یکی ازکشتی های به گل نشسته معروف جهان در عمق حدود ۷۵ متری اقیانوس اطلس شمالی و در نزدیکی جزیره نانتاکت قرار دارد. با اینکه هنوز هم برخی غواصان حرفهای برای دیدن این کشتی به آنجا میروند، جریانهای خطرناک و دید محدود زیر آب باعث شده بسیاری آن را «مقبرهی غواصان» بنامند. دیدن این کشتی از نزدیک، تنها برای جسورترینها ممکن است.
کشور / محل حادثه: سواحل نانتاکت، ایالات متحده (اقیانوس اطلس شمالی)
علت حادثه: برخورد با کشتی سوئدی MS Stockholm در مه غلیظ
تعداد قربانیان: ۴۶ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایا در عمق ۷۵ متری قرار دارد؛ غواصی حرفهای با مجوز امکانپذیر است
اثر شاخص: کتاب Alive on the Andrea Doria! نوشتهٔ پیِرت دومنیکا سیمپسون
کشتی کاستا کنکوردیا (Costa Concordia – 2012)
حادثهی کاستا کنکوردیا یکی از تکاندهندهترین ماجراهای دریایی عصر مدرن است؛ فاجعهای که نشان داد حتی در روزگار فناوری و ناوبری دیجیتال، یک تصمیم اشتباه میتواند همهچیز را به نابودی بکشاند. شامگاه ۱۳ ژانویه ۲۰۱۲، کشتی عظیم تفریحی کاستا کنکوردیا با بیش از چهار هزار مسافر در نزدیکی جزیرهی جیلیو در ایتالیا به صخره برخورد کرد. کاپیتان برای جلب توجه مردم ساحل، مسیر کشتی را بیش از حد به جزیره نزدیک کرده بود. لحظهای بعد، صدای برخوردی سنگین سکوت شب را شکست و بدنهی غولآسا شکافت.
در چند دقیقه، کشتی به پهلو خم شد و چراغهایش یکییکی خاموش شدند. مسافران وحشتزده در تاریکی میان امواج سرد و صدای هشدارها گرفتار شدند. در آن آشوب، ۳۲ نفر جان خود را از دست دادند و صدها نفر ساعتها در انتظار نجات ماندند. بعدتر فاش شد که کاپیتان پیش از اتمام عملیات تخلیه، کشتی را ترک کرده است؛ رفتاری که خشم عمومی را برانگیخت و به محکومیت قضایی او انجامید. کاستا کنکوردیا حالا یادآور این حقیقت است که بزرگترین کشتیها هم در برابر کوچکترین خطای انسانی آسیبپذیرند و بهحق یکی از ماندگارترین نمونههای کشتی های به گل نشسته معروف جهان بهشمار میآید.
بدنهی شکستهی این کشتی در عملیات عظیم نجات، از آب بیرون کشیده و به بندر جنوا منتقل شد تا بهطور کامل برچیده شود. امروزه تنها تصاویر و مستندهای آن باقی ماندهاند، اما آن صحنهی واژگونی کنار صخرههای جیلیو هنوز هم در ذهن میلیونها نفر زنده است.
کشور / محل حادثه: ایتالیا، جزیرهی جیلیو
علت حادثه: خطای انسانی و بیاحتیاطی کاپیتان
تعداد قربانیان: ۳۲ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایای کشتی از آب بیرون کشیده و در جنوا برچیده شدهاند؛ بازدید عمومی ممکن نیست
اثر شاخص: مستند Costa Concordia: Chronicle of a Disaster (۲۰۱۲)
کشتی اموی گویا (MV Goya – 1945)
آوریل ۱۹۴۵، آخرین روزهای جنگ جهانی دوم. برف و دود جنگ هنوز از آسمان بالتیک فرو نمینشست و هزاران غیرنظامی آلمانی، در جستوجوی نجات، سوار بر کشتی گویا شدند؛ کشتیای که قرار بود آنها را از جهنم جنگ به سوی ساحلی امن ببرد. اما سرنوشت، در دل همان دریا برایشان کمینی مرگبار تدارک دیده بود.
در شامگاه شانزدهم آوریل، تنها چند ساعت پس از حرکت، ناگهان اژدری از زیردریایی شوروی بدنهی گویا را شکافت. انفجار، آسمان را شکافت و در کمتر از هفت دقیقه، این غول پر از انسان به اعماق سرد دریا فرو رفت. از بیش از هفتهزار سرنشین، تنها حدود دویست نفر زنده ماندند. آن شب، صدای فریادها با امواج درهم آمیخت و سپس همهچیز در سکوت فرو رفت.
فاجعهی گویا از نظر تلفات، حتی از تایتانیک هم سنگینتر بود؛ اما سالها طول کشید تا جهان از عمق این تراژدی باخبر شود. امروز بقایای این کشتی در اعماق دریای بالتیک، نزدیک سواحل لهستان، آرام گرفتهاند — آرامگاهی واقعی در زیر آب که هنوز هم بسیاری از خانوادهها، عزیزان گمشدهشان را در آن جستوجو میکنند. گویا یادآور این حقیقت تلخ است که در زمان جنگ، حتی دریا هم پناهگاه امنی نیست.
کشور / محل حادثه: دریای بالتیک، شمال لهستان کنونی
علت حادثه: شلیک اژدر از زیردریایی شوروی
تعداد قربانیان: بیش از ۷٬۰۰۰ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایا در عمق دریا قرار دارند و منطقه بهعنوان آرامگاه جنگی محافظت میشود؛ بازدید عمومی ممنوع است
کشتی اساس مونتبلانک (SS Mont-Blanc – 1917)
برخلاف بسیاری از کشتی های به گل نشسته معروف جهان که در دل اقیانوس آرام گرفتهاند، فاجعهی مونتبلانک در بندر اتفاق افتاد — اما لرزهی آن تا کیلومترها دورتر احساس شد. صبح ششم دسامبر ۱۹۱۷، بندر شلوغ هالیفکس در کانادا غرق در جنبوجوش بود. کشتی فرانسوی مونتبلانک که محمولهای عظیم از مواد منفجره حمل میکرد، در مسیر خروج از بندر با کشتی نروژی ایمو برخورد کرد. جرقهای کوچک کافی بود تا دنیایی از آتش آزاد شود.
لحظهای بعد، انفجاری رخ داد که هنوز هم از آن بهعنوان یکی از بزرگترین انفجارهای غیراتمی تاریخ یاد میشود. صدای آن تا بیش از ۳۰۰ کیلومتر دورتر شنیده شد و موج انفجار، ساختمانها و خیابانهای هالیفکس را با خاک یکسان کرد. بیش از دو هزار نفر جان باختند و هزاران نفر دیگر زخمی شدند. در چند ثانیه، شهری زنده به ویرانهای بدل شد.
امروز بقایای مونتبلانک در اعماق بندر هالیفکس مدفون است، و بخشهایی از همان بندر بازسازی شده و به یاد قربانیان، بنای یادبودی ساخته شده است. هیچ غواصی در پی دیدن این کشتی نمیرود؛ زیرا آنچه از مونتبلانک باقی مانده، نه یک جاذبه، بلکه یادآور روزی است که دریا و آتش، باهم شهر را سوزاندند.
کشور / محل حادثه: بندر هالیفکس، کانادا
علت حادثه: برخورد با کشتی نروژی ایمو و انفجار محمولهٔ قابل اشتعال
تعداد قربانیان: بیش از ۲٬۰۰۰ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایای کشتی در بندر مدفون شدهاند؛ بازدید عمومی ممکن نیست
اثر شاخص: کتاب Curse of the Narrows نوشتهٔ لورا ام. مکدونالد
کشتی سولتانا (Sultana – 1865)
در بهار ۱۸۶۵، تنها چند روز پس از پایان جنگ داخلی آمریکا، رودخانهی میسیسیپی شاهد یکی از تلخترین فجایع تاریخ شد. کشتی بخار سولتانا که قرار بود سربازان آزادشده از اردوگاههای اسرا را به خانه بازگرداند، بیش از توان خود بار انسانی گرفته بود. بهجای چندصد نفر، بیش از دو هزار سرباز بر عرشهای سوار شدند که از ازدحام، حتی جای ایستادن هم باقی نمانده بود. همه خسته اما امیدوار بودند؛ سفر بازگشت، نشانهی پایان رنج بود — اما در نیمهشب ۲۷ آوریل، امیدشان در شعلههای آتش سوخت.
دیگهای بخار سولتانا که در اثر فشار بیش از حد و تعمیرات ضعیف از کار افتاده بودند، ناگهان منفجر شدند. انفجار بهقدری مهیب بود که صدایش کیلومترها دورتر شنیده شد و در چند دقیقه، کشتی در شعلهها فرو رفت. بیش از ۱۸۰۰ نفر در آن شب جان باختند، اما فاجعهی سولتانا در سایهی خبر ترور آبراهام لینکلن گم شد و کمتر کسی آن را به یاد آورد. بااینحال، این حادثه هنوز هم یکی از هولناکترین فجایع دریایی آمریکا و یکی از ماندگارترین تراژدیهای کشتی های به گل نشسته معروف جهان محسوب میشود.
امروز بقایای سولتانا در گل و رسوبات رودخانهی میسیسیپی مدفون شدهاند. منطقهای آرام و پوشیده از گیاهان مردابی که هیچ نشانی از آن فاجعه ندارد، جز تندیس یادبودی کوچک در آرکانزاس که برای سربازان گمشده ساخته شده است.
کشور / محل حادثه: ایالات متحده، رودخانهی میسیسیپی نزدیک ممفیس
علت حادثه: انفجار دیگ بخار بر اثر بار بیش از حد و تعمیرات ناقص
تعداد قربانیان: بیش از ۱٬۸۰۰ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایا زیر رسوبات رودخانه دفن شدهاند؛ فقط یادبودی در محل حادثه ساخته شده است
اثر شاخص: کتاب Sultana نوشتهٔ آلن هافمن
کشتی اساس مورو کَسِل (SS Morro Castle – 1934)
سپتامبر ۱۹۳۴، سواحل نیوجرسی در مه صبحگاهی پنهان بود و کشتی مسافربری مورو کسل در مسیر بازگشت از هاوانا به نیویورک آرام پیش میرفت. بیشتر مسافران شب آخر سفرشان را در سالن رقص یا روی عرشه گذرانده بودند، بیخبر از اینکه چند ساعت بعد، نام این کشتی در فهرست کشتی های به گل نشسته معروف جهان جاودانه خواهد شد. حوالی نیمهشب، شعلهای کوچک در یکی از انبارها زبانه کشید و در چشم به هم زدنی به آتشی مهیب تبدیل شد. باد آن را درون راهروها و کابینها پخش کرد، و بهزودی کشتی در میان دود و حرارت فرو رفت.
اگرچه مورو کسل تنها چند مایل با ساحل فاصله داشت، اما آتشسوزی چنان سریع پیش رفت که کنترل آن ناممکن شد. ۱۳۷ نفر جان خود را از دست دادند و اجساد بسیاری تا روزها بعد بر امواج پیدا میشدند. تصاویر دود و آتش بر فراز دریا، صبح فردای آن حادثه، در تمام روزنامههای آمریکا چاپ شد و دل میلیونها نفر را لرزاند. بقایای سوختهی کشتی سرانجام به ساحل رانده شد و سالها بر ماسههای نیوجرسی ماند تا به یکی از تلخترین نمادهای بیاحتیاطی در سفرهای دریایی بدل شود.
امروز اثری از آن بدنهی سیاه و سوخته باقی نمانده، اما در همان ساحل، بخشی از اسکله به یاد قربانیان بازسازی و به موزهای کوچک تبدیل شده است. مورو کسل هنوز هم در خاطرهی محلیها زنده است — کشتیای که در چند ساعت، از نماد تفریح و آسایش به جهنمی شناور تبدیل شد.
کشور / محل حادثه: ایالات متحده، سواحل نیوجرسی
علت حادثه: آتشسوزی در عرشهٔ مسافران
تعداد قربانیان: ۱۳۷ نفر
قابل مشاهده بودن: بدنهٔ کشتی از بین رفته است؛ یادبودی در ساحل نیوجرسی برای قربانیان برپا شده
اثر شاخص: کتاب Inferno at Sea (۱۹۵۹)
کشتی جنرال اسلوکوم (General Slocum – 1904)
صبح تابستانی ۱۵ ژوئن ۱۹۰۴، رودخانهی ایست در نیویورک آرام و آفتابی بود. کشتی بخار جنرال اسلوکوم، پر از خانوادهها، کودکان و گروهی از مهاجران آلمانی که برای پیکنیک سالانهی کلیسایشان به جزیرهای نزدیک میرفتند، در آب پیش میرفت. موسیقی، خنده و بوی غذا فضا را پر کرده بود. اما تنها چند دقیقه بعد، یکی از شادترین روزهای زندگی صدها نفر به یکی از سیاهترین روزهای تاریخ نیویورک تبدیل شد.
آتش از بخش موتورخانه آغاز شد و در چشم برهمزدنی، شعلهها در سراسر کشتی پیچیدند. مردم برای نجات خود به سمت جلیقههای نجات رفتند، اما بیشترشان پوسیده و بیفایده بودند. قایقهای نجات هم گیر کرده یا شکسته بودند. والدین، کودکان خود را در آغوش گرفتند و به آب پریدند — در آبی که امواج آن بیش از مهربانی، مرگ در خود داشت. از بیش از ۱۳۰۰ سرنشین، بیش از هزار نفر جان باختند.
این فاجعه قلب نیویورک را لرزاند و سالها بعد هم، سایهی آن بر حافظهی شهر باقی ماند. امروز در پارک مانهاست در کویینز، یادبودی بهافتخار قربانیان جنرال اسلوکوم برپاست؛ سنگی ساده که داستان غمانگیز نسلی را روایت میکند که در میان شادی و آتش، به دریا سپرده شد.
کشور / محل حادثه: ایالات متحده، رودخانهی ایست در نیویورک
علت حادثه: آتشسوزی و نقص در تجهیزات نجات
تعداد قربانیان: بیش از ۱٬۰۰۰ نفر
قابل مشاهده بودن: کشتی از بین رفته است؛ یادبود قربانیان در پارک مانهاست کویینز قرار دارد
اثر شاخص: کتاب Ship Ablaze نوشتهٔ ادوارد تی. اودانل
کشتی ویلهلم گوستلوف (MV Wilhelm Gustloff – 1945)
زمستان ۱۹۴۵، دریای بالتیک در محاصرهی سرما و جنگ بود. هزاران غیرنظامی آلمانی، زن و کودک، از ترس پیشروی ارتش سرخ، در بندر گوتنهافن صف کشیده بودند تا سوار بر کشتی ویلهلم گوستلوف شوند؛ کشتیای که قرار بود آنها را از مرگ نجات دهد. آن شب، برف آرام میبارید و دریا، اگرچه یخزده و سرد، امید نجات را در دل پناهجویان زنده نگه داشته بود. اما کمتر از چند ساعت بعد، این امید در تاریکی اقیانوس فرو رفت.
در شامگاه ۳۰ ژانویه، سه اژدر از زیردریایی شوروی اس-۱۳ به هدف نشست. صدای انفجارها در میان جیغ و فریادها گم شد و ویلهلم گوستلوف در کمتر از ۴۵ دقیقه غرق شد. کشتی آنقدر پر از جمعیت بود که راهی برای فرار وجود نداشت؛ دهها مادر با کودکانشان در آغوش، و سربازانی زخمی که دیگر توان حرکت نداشتند، همه در امواج سرد بالتیک ناپدید شدند. برآورد میشود بین شش تا نه هزار نفر جان خود را از دست دادند — عددی که این فاجعه را به مرگبارترین حادثه دریایی تاریخ تبدیل کرد.
امروز، بقایای ویلهلم گوستلوف در اعماق دریا، در شمال لهستان کنونی آرام گرفته است. غواصان حرفهای گاه از آن بهعنوان “شهر خاموش زیر آب” یاد میکنند؛ جایی که زمان ایستاده و سکوت، صدای هزاران روح گمشده را در خود دارد. این کشتی، نمادی از بیپناهی انسان در میان طوفانهای جنگ است و جایگاهی ویژه در میان کشتی های به گل نشسته معروف جهان دارد.
کشور / محل حادثه: دریای بالتیک، شمال لهستان کنونی
علت حادثه: اصابت اژدر از زیردریایی شوروی S-13
تعداد قربانیان: بین ۶٬۰۰۰ تا ۹٬۰۰۰ نفر
قابل مشاهده بودن: بقایا در اعماق دریا قرار دارند؛ محل بهعنوان آرامگاه جنگی محافظت میشود
اثر شاخص: رمان Salt to the Sea نوشتهٔ روتا سپتیس
کشتی اساس ایستلَند (SS Eastland – 1915)
تابستان ۱۹۱۵، روزی بود پر از شور و هیجان در شیکاگو. صدها کارگر و خانوادههایشان سوار بر کشتی تفریحی ایستلند شدند تا برای جشن سالانه شرکتشان به سفر کوتاهی روی دریاچه میشیگان بروند. عرشهها پر از صدای خنده، موسیقی و گفتگو بود؛ هیچکس فکر نمیکرد تنها چند دقیقه بعد، این شادی به یکی از غمانگیزترین حوادث تاریخ آمریکا بدل شود.
دقایقی پس از پهلو گرفتن کشتی در رودخانهی شیکاگو، ناگهان بدنهی ایستلند به پهلو خم شد. در چشمبرهمزدنی، کشتی واژگون شد و صدها نفر در طبقات پایینی به دام افتادند. طراحی معیوب و بار بیش از حد، دلیل اصلی این فاجعه بود. در آن صبح مهآلود، ۸۴۴ نفر — از جمله دهها کودک — در فاصلهای چند متری از ساحل، جان خود را از دست دادند.
برخلاف بسیاری از کشتی های به گل نشسته معروف جهان که در دل اقیانوس غرق شدند، فاجعهی ایستلند درست در قلب یک شهر بزرگ رخ داد؛ شهری که ناگهان با سکوت و شوک روبهرو شد. امروز، در محل پهلوگیری کشتی در مرکز شیکاگو، تندیسی ساده قرار دارد تا یاد آن روز سیاه و جانباختگانش را زنده نگه دارد — یادآوری از اینکه گاهی بزرگترین تراژدیها نه در طوفان، بلکه در آرامترین روزها اتفاق میافتند.
کشور / محل حادثه: ایالات متحده، رودخانهی شیکاگو، ایلینوی
علت حادثه: واژگونی بهدلیل ناپایداری و بار بیش از حد
تعداد قربانیان: ۸۴۴ نفر
قابل مشاهده بودن: مکان حادثه در مرکز شیکاگو با یادبود قربانیان مشخص شده است؛ بقایای کشتی از رودخانه خارج شدهاند
کشتی اچاماس رویال جرج (HMS Royal George – 1782)
در قرن هجدهم، زمانی که نیروی دریایی بریتانیا نماد قدرت بیرقیب دریاها بود، رویال جرج بزرگترین و باشکوهترین کشتی ناوگان سلطنتی محسوب میشد. این کشتی عظیم با صدها توپ و سه عرشهی بلند، غرور بندر پورتسموث بود. اما روز ۲۹ اوت ۱۷۸۲، غرور امپراتوری در برابر بیاحتیاطی انسان زانو زد.
آن روز، کشتی برای تعمیرات جزئی در بندر لنگر انداخته بود و صدها نفر از خدمه، خانوادهها و بازدیدکنندگان غیرنظامی روی عرشه حضور داشتند. برای دسترسی به بخش زیرین بدنه، کشتی را کمی به یکسو خم کردند، اما وزن بیش از اندازه و نشت آب باعث شد رویال جرج ناگهان واژگون شود. در چند دقیقه، غول دریایی در آب فرو رفت و بیش از ۸۰۰ نفر — از جمله زنان و کودکان — جان باختند.
سالها بعد، غواصان بقایای کشتی را در اعماق بندر پورتسموث یافتند و بخشی از توپهایش را بیرون کشیدند. یکی از آن توپها هنوز در کنار بندر بهعنوان یادبود ایستاده است. فاجعهی رویال جرج نشان داد که حتی بزرگترین کشتیهای جنگی نیز در برابر خطاهای کوچک انسانی آسیبپذیرند، و نام آن برای همیشه در فهرست کشتی های به گل نشسته معروف جهان ماندگار شد.
کشور / محل حادثه: بریتانیا، بندر پورتسموث
علت حادثه: بار بیش از حد و نگهداری ضعیف
تعداد قربانیان: بیش از ۸۰۰ نفر
قابل مشاهده بودن: بخشی از بقایا و توپهای کشتی در موزهی نیروی دریایی پورتسموث نگهداری میشود
کشتی باتاویا (Batavia – 1629)
در قرن هفدهم، زمانی که دریاها راههای ناشناختهی تجارت و ماجراجویی بودند، کشتی باتاویا — با امیدی بزرگ بندر آمستردام را به مقصد جاوه ترک کرد. بر عرشهاش، سربازان، بازرگانان، زنان و گنجینههایی از طلا و ادویه حضور داشتند. اما در ژوئن ۱۶۲۹، امواج بیرحم اقیانوس هند سرنوشت دیگری برای این سفر نوشتند.
در نزدیکی جزایر هاوتمن اَبرولوس در سواحل غربی استرالیا، کشتی با صخرههای مرجانی برخورد کرد و در هم شکست. بیشتر سرنشینان موفق به نجات خود شدند و به جزایر اطراف پناه بردند؛ اما آنچه پس از آن رخ داد، کابوسی واقعی بود. در غیاب فرماندهان و نجاتدهندگان، گروهی از شورشیان بر پناهجویان تسلط یافتند و بیش از صد نفر — از جمله زنان و کودکان — را به طرز وحشیانهای کشتند. نجاتیافتگان معدود، هفتهها بعد توسط یک کشتی عبوری پیدا شدند.
باتاویا نه فقط بهخاطر غرقشدنش، بلکه بهدلیل خونریزی و جنایتی که پس از آن رخ داد، یکی از سیاهترین فصلهای تاریخ دریانوردی را رقم زد. بقایای کشتی در دههی ۱۹۷۰ از زیر شنها بیرون کشیده شد و امروزه بخشی از آن در موزهی دریایی استرالیای غربی نگهداری میشود — یادگاری از طمع، جنون و بهای سنگین انسان در برابر دریا.
کشور / محل حادثه: استرالیا، جزایر هاوتمن ابرولوس
علت حادثه: برخورد با صخرههای مرجانی
تعداد قربانیان: بیش از ۱۰۰ نفر (کشتهشده پس از حادثه)
قابل مشاهده بودن: بقایای بازسازیشده در موزهٔ دریایی فِرِمنتل استرالیا
اثر شاخص: کتاب Batavia’s Graveyard نوشتهٔ مایک دش
کشتی واسا (Vasa – 1628)
تابستان ۱۶۲۸، بندر استکهلم مملو از جمعیتی بود که برای تماشای باشکوهترین کشتی جنگی سوئد گرد آمده بودند. واسـا، نماد قدرت پادشاه گوستاو آدولف، با صدها مجسمهی طلایی، بادبانهای بلند و دهها توپ بر عرشه، قرار بود شکوه امپراتوری سوئد را در دریاها به رخ بکشد. طبلها نواخته شد، بادبانها برافراشته شدند، و کشتی با شکوهی بینظیر از اسکله جدا شد — اما فقط چند دقیقه بعد، فریادهای شادی جای خود را به وحشت داد.
باد شدیدی وزید و واسـا به یکسو خم شد. بهدلیل طراحی ناپایدار و وزن بیش از حد توپها در طبقهی بالا، تعادل کشتی از بین رفت. آب از پنجرههای باز توپخانه وارد شد و در برابر نگاه حیرتزدهی مردم، کشتی غولآسا تنها پس از بیست دقیقه غرق شد. بیش از سی نفر در این حادثه جان باختند و غرور پادشاه در عمق بندر فرو رفت.
اما سرنوشت واسـا به پایان نرسید. در سال ۱۹۶۱، پس از بیش از سه قرن، این کشتی تقریباً سالم از دل گل و لای بیرون کشیده شد. امروز، در موزهی باشکوه Vasa Museum در استکهلم، بازدیدکنندگان میتوانند از نزدیک شاهکاری را ببینند که هم نماد جاهطلبی انسان است و هم هشدار به غرور او — یکی از عجیبترین و دیدنیترین کشتی های به گل نشسته معروف جهان.
کشور / محل حادثه: سوئد، بندر استکهلم
علت حادثه: طراحی معیوب و عدم تعادل ناشی از توپهای سنگین
تعداد قربانیان: حدود ۳۰ نفر
قابل مشاهده بودن: کاملاً بازسازیشده در موزهٔ واسا در استکهلم
اثر شاخص: موزه Vasa Museum بهعنوان یکی از پربازدیدترین موزههای اسکاندیناوی
در آخر
در سراسر جهان، کشتیهای به گل نشسته گاهی همچون موزهای زنده در دل ساحل جا خوش کردهاند و گاهی در اعماق دریا ناپدید شدهاند. برخی مثل نانهـای وان (Nanhai One) و گاردار (Garðar BA 64) هنوز هم قابل بازدیدند و گردشگران را با خود به اعماق تاریخ میبرند؛ درحالیکه دیگران، مثل کریستیانا (Christina) یا کشتیهای مدفون در اسکلتن کوست، تنها در روایتها و خاطرات زنده ماندهاند.
هرکدام از این کشتیها نشانهای از نبرد انسان با دریاست؛ نبردی میان امید و طوفان، میان سازندگی و فراموشی. بعضی به نماد گردشگری تبدیل شدهاند و بعضی به یادبود خاموشی از انسانهایی که با امواج درآمیختند. اما همهشان در یک چیز مشترکند: یادآوریِ گذر زمان و ناپایداری هر آنچه بر آب است.