8 تا از افسانه های روسیه؛ از زنده بودن آناستازیا تا قارچ بودن لنین!
فهرست مطالب
- زنده بودن خاندان سلطنتی؛ از داستان های عجیب روسیه
- افسانه های روسیه؛ آناتولی مسکوین و جسدها
- از افسانه های کشور روسیه؛ لنین یک قارچ است!
- صدای زنگ و کد UVB 76
- پتر کبیر جاسوس بود
- کنارگذر وربینسکی؛ معروف به انگشت تزار
- مترو 2؛ از داستانهای زیرزمینی پایتخت روسیه
- کرملین خالی از سکنه؛ از داستان های عجیب روسیه
- سخن نهایی سه کلیک درباره افسانه های روسیه
افسانه و تئوری توطئه در اکثر کشورها وجود دارد، اما در روسیه با توجه به گذشته مخوف، تاریخ پر فراز و نشیب و حوادثی که این سرزمین پهناور از سر گذرانده، بستری بسیار مناسب برای روایتهای گوناگون و افسانه های روسیه پدید آمده است؛ از دیده شدن ارواح پادشاهان نظام سلطنتی قدیم شوروی تا جاسوس بودن پتر کبیر. اگر دوست دارید بعضی از این داستانها را بخوانید، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید؛ در این مقاله هشت تا از جالبترین افسانه های روسیه را برایتان نوشتهایم.
فرصت رزرو بلیط هواپیما لحظه آخری از سه کلیک را از دست ندید
زنده بودن خاندان سلطنتی؛ از داستان های عجیب روسیه
طبق این مورد از افسانه های روسیه یک تئوری وجود دارد که میگوید دوشس بزرگ، آناستازیا، هنوز زنده است. داستان از این قرار است که بلشویکها نیکلاس رومانوف، آخرین تزار روسیه، و خانوادهاش را دستگیر کردند و تصمیم بر این شد که تمام آنها را اعدام کنند. این خانواده در ژوئیه سال 1918 در بحبوحه انقلاب روسیه، ظاهرا توسط اجرا کنندگان مراسم اعدام، تیرباران شد و نظام سلطنتی در روسیه به این شکل پایان یافت. این در حالی است که نیکلاس رومانوف که بهطور کل از سلطنت کنارهگیری کرده بود، دنبال تبعید سیاسی در بریتانیا بود. نکته اینجاست که همسر و چهار دختر تزار، جواهرات را جایی در کت و لباسهایشان پنهان کرده بودند و این جواهرات، مثل یک زره عمل میکرد. طبق داستان های عجیب روسیه همین زره، کوچکترین دختر او یعنی آناستازیا را هنگامی که به سمت آنها شلیک شد، از مرگ نجات داد. امکان صحت این تئوری آنجایی تقویت میشود که جسد این دختر هیچوقت پیدا نشد و ضمنا تا کنون چند نفر ادعا کردهاند که آناستازیا هستند!
ارزانترین تور روسیه را تنها با سه کلیک رزرو کنید.
افسانه های روسیه؛ آناتولی مسکوین و جسدها
طبق یک داستان عجیب و البته وحشتناک روسی، یک شخص مرموز در روسیه آدمربایی میکرد، آنها را میکشت، جسدشان را مومیایی میکرد، نگه میداشت و به نمایش میگذاشت. در سال 2011، مجرمی به نام آناتولی مسکوین ساکن نیژنی نووگورود را به جرم نبش قبر و دزدی بازداشت و مجازات کردند. داستان از این قرار است که این شخص، جسد 29 دختر و زن جوان را نبش قبر کرد، آنها را به خانه برد، مومیایی کرد، لباس پوشاند و در اطراف خانه خود گذاشت. خانوادهاش فکر میکردند که این اجساد، عروسکهایی بزرگ هستند!
از افسانه های کشور روسیه؛ لنین یک قارچ است!
موسیقیدان اهل شوروی، سرگئی کوریوخین، سال 1991 ادعا کرد که یک مورخ است و اطلاعاتی خاص دارد. او ادعا کرد که لنین آنقدر قارچ جادویی مصرف میکرده که تبدیل به قارچ شده است! او داستان خود را بیشتر از چیزی مثل افسانه های روسیه میدانست، چراکه برای اثبات گفتههای خود از منابع و شواهد بسیاری استفاده میکرد. چرا بسیاری از اهالی روسیه این گفتهها را باور کردند؟ زیرا مصاحبه کوریوخین زمانی گرفته و پخش شد که کشور روسیه در حال تغییرات و اصلاحات اجتماعی و فرهنگی بود و گورباچف، آزادی بیان را در جامعه ایجاد کرد و سانسور و کنترل رسانهها را کاهش داد. وقتی این حرفها پخش شد، روسها که به پخش طنز و کمدی عادت نداشتند، تصور کردند که اینها حقیقت دارد و پذیرفتند که این حرفها درست است و لنین، یک قارچ است!
صدای زنگ و کد UVB 76
جالب است بدانید که از دهه 1970، یک ایستگاه رادیویی فانتوم تقریبا در هر ثانیه، صدایی شبیه یک وزوز مرموز را در سراسر امواج خود پخش می کند. این تنها مورد مشکوک نیست؛ هر دو ماه یکبار، فردی با لهجه غلیظ روسی کد UVB-76 را میخواند و بعد از آن ایستگاه رادیویی مجددا آن صدای وزوز مرموز را پخش میکند. منشا این ایستگاه که نام مستعار The Buzzer یا زنگ را روی آن گذاشتهاند، ناشناخته است و کسی درمورد اینکه عامل راهاندازی این ایستگاه رادیویی کیست و چرا چنین کدی را منتشر میکند، چیزی نمیداند. نظریهپردازان میگویند ممکن است این کد به عملیات نظامی روسیه و جنگ هستهای مرتبط باشد یا برای تحقیقات جوی استفاده شود.
پتر کبیر جاسوس بود
پتر یکم یا پتر کبیر که آخرین پادشاه روسیه تزاری بود، برای اینکه فرهنگ غربی را وارد روسیه کند، تلاش بسیاری کرد و همین امر موجب شد که برخی ادعا کنند او یک جاسوس بوده است. از جمله اقدامات این پادشاه برای غربی کردن فرهنگ روسیه این است که او لباس اروپایی را وارد جامعه کرد و دستور داد که اشراف، ریشهای خود را کوتاه کنند. همچنین لباس رسمی نظامی کشور را طوری تغییر داد که شبیه لباسهای اروپایی باشد و ضمنا ساختار کل ارتش را هم اصلاح کرد. پتر کبیر به یک تور اروپایی رفت و قصد داشت پس از بازگشت، آموزش، صنعت و اقتصاد اروپا را در روسیه اجرایی کند. تئوریهای توطئه و افسانه های روسیه میگوید که او در این سفر، با یک مرد اروپایی معاوضه شده است!
رزرو هتل 5ستاره با سه کلیک خوبه
کنارگذر وربینسکی؛ معروف به انگشت تزار
برخی ادعا میکنند که کنارگذر وربینسکی، یک انحراف غیرضروری نیمدایرهای در خط مستقیم قطار بین سن پترزبورگ و شهر مسکو است که به دوران تزار نیکلاس اول بر میگردد. طبق یکی از این داستان های عجیب روسیه، این پادشاه تصمیم داشت برای اتصال شهرهای اول و دوم روسیه در اواسط دهه 1800 یک ریل قطار ایجاد کند، اما مهندسانی که برای اجرای این پروژه انتخاب کرده بود، بر سر بهترین مسیر ممکن با هم به توافق نرسیدند و نیکلاس اول از آنها ناامید شد. او نقشه را گرفت، خطی مستقیم بین دو شهر کشید و اعلام کرد که مسیر ریل قرار است در این نقاط کشیده شود. مهندسان نیز از او اطاعت کردند و پروژه ساخت ریل در این مسیر شروع شد؛ در یک خط مستقیم، به جز برآمدگی کوچکی که تزار با عجله روی نوک انگشت خود کشیده بود، این ریل ساخته شد. به همین دلیل، نام مستعار این کنارگذر، انگشت تزار است. البته 150 سال بعد این نقص اصلاح شد.
مترو 2؛ از داستانهای زیرزمینی پایتخت روسیه
افسانهها و تئوریهای توطئه بسیاری در مورد متروی بزرگ شهر مسکو وجود دارد؛ طبق یکی از این داستان های عجیب روسیه، یک خط دایرهای شکل معروف در این مترو، زمانی ایجاد شد که استالین فنجان قهوهاش را روی برنامههای سیستم حملونقل انبوه گذاشت. طبق داستانی دیگر، موشهای بزرگ رادیواکتیو در تونلهای مترو زندگی میکنند. از افسانه های دیگر روسیه در این مورد این است که در اعماق سیستم مترو بزرگ مسکو که هر روزه روسها از آن استفاده میکنند، یک متروی دیگر هم با عنوان مترو 2 وجود دارد! این مترو بزرگتر از متروی اصلی است و کرملین را به مقر KGB، دانشگاه دولتی مسکو، فرودگاه دولتی و همچنین شهرهای خارج از مسکو متصل میکند.
کرملین خالی از سکنه؛ از داستان های عجیب روسیه
افسانه های کشور روسیه میگوید که کاخ کرملین مسکو خالی از سکنه است و روح تزارها و رهبران سابق هنوز در راهروها سرگردان است. حتی به این موضوع نیز اشاره شده است که دیده شدن روح نیکلاس دوم معمولا یک فاجعه قریبالوقوع را پیشبینی میکند. ایوان نیز گاهی روی برج ناقوس دیده می شود و برخی از مردم گزارش دادهاند که صدای پای او را شنیدهاند! شاید روح او در آرامش نیست؛ زیرا پسر خود را کشته است.
جالب است بدانید که طبق افسانه های روسیه، روح لنین زمانی که زنده بود، توسط چند نفر دیده شد و لنین سه ماه پس از آن ماجرا، درگذشت.
سخن نهایی سه کلیک درباره افسانه های روسیه
حتما از آنچه در این مقاله خواندهاید، شگفتزده شدهاید. افسانه های روسیه داستانهایی جالب و معمولا ترسناک است. برخی از این داستانها باورپذیر است و حتی ممکن است حقایقی را نیز معلوم کند، اما تعدادی دیگر از عقل و منطق کاملا دور و نپذیرفتنی است. بههرحال، این داستانهای عجیب میتواند سرگرمکننده باشد و در عین حال، خوانندگان را با فرهنگ، اعتقادات و طرز فکر اهالی روسیه بیشتر آشنا کند.
نظر شما چیست؟ کدام یک از افسانه های کشور روسیه برای شما جذابتر بود؟
رزرو تور ارزان فقط با سه کلیک خوبه
نظرات کاربران